به گزارش مشرق، داستان زندگی قدمخیر محمدی کنعان، قصه زندگی هزاران زنیست که در طول جنگ هشتساله همسران خود را همراهی کردند و به جبهه فرستادند. «دختر شینا» روایت زندگی یکی از این زنان است. کتاب شامل خاطرات همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هژیر است که از دوران کودکی راوی شروع شده و تا زمان شهادت همسر ادامه مییابد.
نام ستار ابراهیمی هم برای همشهریهایش در همدان شناخته شده است و هم برای نیروهای بعثی؛ زمانی که او را به شهادت رساندند، رادیوی رسمی عراق، با شادمانی خبر شهادتش را پخش کرد.
شهید حاج ستار ابراهیمی، در سال 1335 در قایش از روستاهای توابع شهرستان رزن چشم به عالم خاکی گشود. وی در دامن خانوادهای محروم و مذهبی رشد کرد و تا اتمام دوران تحصیلی ابتدایی در همان زادگاه خود ماند، اما بهدلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرده و راهی تهران شد. در سال 55 به خدمت سربازی رفت و در آن دوران موفق به اخذ مدرک تحصیلی سوم راهنمایی شد. در سال 57 یعنی بعد از اتمام خدمت سربازی ازدواج کرده و با اوجگیری نهضت حسینی امام خمینی (ره)، به این جریان پیوست، تا روح طوفنده خود را در اولین قدمهای ظلم ستیزی، آرامش بخشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته اسلامی رزن به پاسداری از دست آوردهای انقلاب پرداخت و وقتی امام راحل(ره) فرمان تشکیل سپاه پاسداران را صادر فرمود، وارد این نهاد مقدس شد. حاج ستار مدتی از طرف سپاه مأمور به خدمت در دادگاه انقلاب اسلامی بود تا اینکه جنگ تحمیلی بر علیه ملت رشید ایران رقم خورد و او را از شهر به بیابانهای جبهه کشانید. او با تشکیل تیپ انصارالحسین (ع) بهعنوان کادر ثابت وارد تیپ شد و بعد از آن با مسئولیتهای مختلف به جهاد در راه خدا پرداخت.
وی در عملیاتهای زیادی ازجمله یازده شهریور، ثارا...، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، والفجر 2، والفجر 5، میمک ، جزیره، خیبر، والفجر5، کربلای 4 و نهایتاً کربلای 5 که در آن مسئولیت گردان 155 را نیز برعهده داشت، حضور یافت و جان هجران کشیدهاش در همان عملیات از خاک شلمچه تا ملکوت اعلی پرید.
نام ستار ابراهیمی هم برای همشهریهایش در همدان شناخته شده است و هم برای نیروهای بعثی؛ زمانی که او را به شهادت رساندند، رادیوی رسمی عراق، با شادمانی خبر شهادتش را پخش کرد.
شهید حاج ستار ابراهیمی، در سال 1335 در قایش از روستاهای توابع شهرستان رزن چشم به عالم خاکی گشود. وی در دامن خانوادهای محروم و مذهبی رشد کرد و تا اتمام دوران تحصیلی ابتدایی در همان زادگاه خود ماند، اما بهدلیل مشکلات مالی ترک تحصیل کرده و راهی تهران شد. در سال 55 به خدمت سربازی رفت و در آن دوران موفق به اخذ مدرک تحصیلی سوم راهنمایی شد. در سال 57 یعنی بعد از اتمام خدمت سربازی ازدواج کرده و با اوجگیری نهضت حسینی امام خمینی (ره)، به این جریان پیوست، تا روح طوفنده خود را در اولین قدمهای ظلم ستیزی، آرامش بخشد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته اسلامی رزن به پاسداری از دست آوردهای انقلاب پرداخت و وقتی امام راحل(ره) فرمان تشکیل سپاه پاسداران را صادر فرمود، وارد این نهاد مقدس شد. حاج ستار مدتی از طرف سپاه مأمور به خدمت در دادگاه انقلاب اسلامی بود تا اینکه جنگ تحمیلی بر علیه ملت رشید ایران رقم خورد و او را از شهر به بیابانهای جبهه کشانید. او با تشکیل تیپ انصارالحسین (ع) بهعنوان کادر ثابت وارد تیپ شد و بعد از آن با مسئولیتهای مختلف به جهاد در راه خدا پرداخت.
وی در عملیاتهای زیادی ازجمله یازده شهریور، ثارا...، فتح المبین، بیت المقدس، والفجر مقدماتی، رمضان، والفجر 2، والفجر 5، میمک ، جزیره، خیبر، والفجر5، کربلای 4 و نهایتاً کربلای 5 که در آن مسئولیت گردان 155 را نیز برعهده داشت، حضور یافت و جان هجران کشیدهاش در همان عملیات از خاک شلمچه تا ملکوت اعلی پرید.